خاطرات خنده دار

خاطرات خنده دار

بِــــــــــــــــسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزيز از امروز به بعد هر سري وبلاگ به 20 پست بروز رساني خواهد شد.... اگر كساني هستن كه خاطرات خنده دار دارن در قسمت نظرات به صورت عمومي بفرستن من براشون پست ميكنم
به وبلاگ خنده خوش اومدین،،،مطلب رو جمع آوری کردم پس صددرصد برای خودم نیست،،، امیدوارم فقط اینجا بخندیدن
سلام دوستان اين بنراي كه در قسمت پايين نوشتاري قرار داره با كليك كردن بر روي اون ها ميتونيد بريد داخل سايتشون يا از لينكدوني ادرسشونو بگيرد.....حتما به كليك سوتي و كليك چت سر بزنيد
به وبلاگ امیر 70 خوش اومدین
دوستانی که دوست دارن تبادل لینک کنن... همین ادرس را به اسم خاطرات خنده دار لینک کنن و در نظرات ادرس وب بدن منم لبنک کنم
دوستان عزیز این وبلاگ به روز رسانی شده ... امیدوارم از مطالب خوشون بیاد...لطفا نظر و لایک فراموش نشه
چت روم کلیک چت

خاطرات خنده دار0022

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۷ ب.ظ

تو اتاقم بودم گوشیم زنگ خورد ، اسم رفیقم “سعید” افتاد گوشی رو برداشتم ، با یه صدای خسته با لحن مسخره گفتم : سلام گوساله!!!
یهو یه صدای کلفتی گفت : من پدر گوساله هستم ، گوساله اونجا نیست؟
(خدایا این لحظه رو نصیب دمپایی ابری تو دستشویی نکن....)
هیچی دیگ منم کم نیاوردم اومدم سوتی رو جمعش کنم گفتم با کی کار دارید؟؟؟
بابای سعید:مگه شما امیر,دوسته پسرم نیستی؟؟؟
من:نه عزیزم من دوست دخترشم هوا آلوده س صدام پسرونه شده!!! نخیر آقاجون اشتباه گرفتید امیر خره کیه دیگ من این خط رو تازه گرفتم....
که یهو بابام داد زد :امیر,کره خر پاشو بیا ناهارت سرد شد و اینگونه مشخص شد امیر خر کیه!!!
(یعنی آدم شیلنگ گاز خونه آقای ایمنی بشه ولی اندازه من اینقد ضایع نشه!!!)
خب پدر من,من الان چیجوری تو چشم بابای سعید نگاه کنم!!! اصن یه عجیب بغضی تو گلوم نهفته که نگید!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۲۶
Amir70

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی