خاطرات خنده دار

خاطرات خنده دار

بِــــــــــــــــسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزيز از امروز به بعد هر سري وبلاگ به 20 پست بروز رساني خواهد شد.... اگر كساني هستن كه خاطرات خنده دار دارن در قسمت نظرات به صورت عمومي بفرستن من براشون پست ميكنم
به وبلاگ خنده خوش اومدین،،،مطلب رو جمع آوری کردم پس صددرصد برای خودم نیست،،، امیدوارم فقط اینجا بخندیدن
سلام دوستان اين بنراي كه در قسمت پايين نوشتاري قرار داره با كليك كردن بر روي اون ها ميتونيد بريد داخل سايتشون يا از لينكدوني ادرسشونو بگيرد.....حتما به كليك سوتي و كليك چت سر بزنيد
به وبلاگ امیر 70 خوش اومدین
دوستانی که دوست دارن تبادل لینک کنن... همین ادرس را به اسم خاطرات خنده دار لینک کنن و در نظرات ادرس وب بدن منم لبنک کنم
دوستان عزیز این وبلاگ به روز رسانی شده ... امیدوارم از مطالب خوشون بیاد...لطفا نظر و لایک فراموش نشه
چت روم کلیک چت

خاطرات خنده دار0023

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ

با این که آبروم میره ولی چون جمع خودیه براتون میگم:
یه بار دخترای کلاسمون گیر دادن عباس ناهار بیا با ما بریم بیرون منم 2,3 تومن بیشتر پول تو جیبم نبود,هر کاری هم کردم اینا بیخیال شن نشد که بشه!!!خلاصه ناهارو کوفت کردنو موقع حساب کردن چون ضایع بود اونا حساب کنن یواشکی به صاحب رستوران گفتم آقا این گوشیم و کارت دانشجوییم پیش شما امانت من 1 ساعت دیگ پولشو میارم براتون!!!هیچی دیگ یه ذره فکر کردم و رفتم چند تا خیابون اونور ترنشستم و یه عینک دودی زدم و به "عمود" خیره شدم و یه کاغذ با این متن به خودم چسبوندم"خدایا حداقل بهم بینایی میدادی که باهاش بتونم کار کنم و خرج خانواده م رو در بیارم وشرمنده این مردم نباشم"!!!هیچی دیگ توی 1 ساعت مردم 30 تومن کمکم کردن و رفتم پول رستورانیه رو دادم!!!
عوضش فرداش 30 تومن انداختم صدقه آ که حلال شه

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۲۶
Amir70

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی