فانتزی5
یکی از فانتزیای معکوسم اینه که یه شب که دارم با دوستم از دانشگاه بر می
گردم یکی از دخترای کوچمون رو ببینم که 3تا پسر مزاحمش شدن و دارن اذیتش می
کنن....خلاصه منم جلوی دختره جو بگیره کیفم رو پرت کنم زمین آستینامو
عینهو فیلما بزنم بالا و داد بزنم:آهای خوشگل پسرااا زورتون به اون ضعیفه
رسیده؟؟اگه مردید بیاید پیش من ببینم حرفتون چیه؟؟؟
اونام بیان 3تایی بزنن صدای سگ بدم و جنازم رو ببرن سمت افق تا من باشم فردین بازی درنیارم,آخه منو چه به این چیز خوریا آخه؟؟؟
خب سوال پرسیدن چرا دوستت نیومد کمکمت؟
بعله سوال کاملا به جا و جالبیه, خب دوستم رفته بود دود بیاره تو افق محو بشیم که دیر رسید منو مثل بقیه فانتزیام کشتن!!!
بازم سوال پرسیدن دختر همسایتون چی شد آقا امیر؟
سوال کاملا جالبیه,هیچی دیگ دختر همسایمون نبود ما اشتباه دیده بودیم,
الکی الکی مردم منو از دست دادین,10 نفره باید ادامه بدین بازی رو!!!