اتش سوزی
رفتم در خونه هر چی در زدم کسی درو باز نکرد . زنگ زدم بابام میگم : په کجایید شوما ؟
برگشته میگه : اااا بابا ما داریم میریم خونه عموت شهرستان دیدی یادمون رفت ترو ببریم
من :0_o
بابام : خانم دیدی گفتم : احساس میکنم یه چیزی جا گذاشتیم یا یه کاری رو انجام ندادیم
مامانم : چی رو ؟؟ به گلا آب ندادی
بابام : نه خانم اونو که یادم بود امیرو یادمون رفت بیاریم ^_^
من : پدر من مگه چند تا بچه داری که یکیشو یادت رفت ببری ؟؟؟ تا بیایت من از گسنگی میمیرم
بابا : خوبه خوبه دیگه گوه خوری نکن برو خونه خالت ما دو سه روزه میاییم خدافظ
زن همسایمون اومد بیرون منو دید گفت : امیر پشت در موندی ، مامان بابات رفتن شهر خرید گفتن اگر تو اومدی کلیدارو بهت بدم ((((-:
منم که ناراحتم اخمو شده بود که بابام عنم کرده ده دقیقه بعد سیم کارت
رایتل جدیدم رو گذاشتم رو گوشیم زنگ زدم بابا صدامو کلفت کردم
من : با صدای لرزون سلام آقای بوق من عزیزی هستم (همسایمون) آقا خونتون آتیش گرفته کجایید شما ؟؟؟
بابا : یا قران عزیزی راست میگی ؟؟
من : (با صدای ترسیده ) دروغم چیه سریع بیایت منم زنگ میزنم آتیش نشانی خدافظ
سریع سیم کارت رو عوض کردم بابام زنگ زد رو گوشیم
من : اوه مای گاد ، اوه مای گاد ، واتر بیارید واتر بیاریت ^_^
بابام :توله سگ داری چی میگی ؟؟
من : بابا داشتم به زبون مادریم میگفتم وای خدای من آب بیاریت ، بابا
میگن : آدما تو لحظه های حساس و ترسناک به زبون مادریشون حرف میزنن ، از
اول میدونستم من خارجیم منو از تو لندن دزدیت ؟؟ چطور دلتون اومد منو از
خانوادم جدا کنید ؟ درست من خیلی خوجگل بودم ولی چطور دلتون اومد ؟؟خخخخ
بابام ؟ گه نخور توله سگ مگه وقت شوخیه میگن خونه آتیش گرفته
من : آره بابا داریم خاموشش میکنیم که دیدم سر کوچه از ماشین پیاده شد
دون دون اومد طرفم (-: وقتی رسید یه نگاه به خونه سالم کرد یه نگاه به من
کرد منم مثل فیلم وسترنا آروم رفتم کنرش دستم رو گذاشتم رو شونش گفتم :
بابا خواستی خیتم کنی خیتت کردم و الفرارررررررررر
بابام : امیرررر کشته ای توله سگ
من : بابا گوه خوردممممممم بابا جوونی کردم بابا ببشقیددددد ، الانم دارم تو جوب واستون پست میزارم ^_^