جدید57
دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۳۷ ب.ظ
آقا(بله سوات دارم ) یه روز داشتیم از مدرسمون میومدیم خونه (به اتفاقه دوستان)
مسیره خونه ی من و بچه ها یجوریه که همه با مترو میریم
بد تو مترو چن تا از این دخترای دانشگاه های خَصوصی تجمع کرده بودن
با بچه ها نقشه ریختیم که ضایشون کنیم
از وسطشون رفتمو گفتم :(( من عاشقه اونیم که کفشاش سفیده))
اقا یهو همه سرا افتاد پایین و شروع کردن به تفحص
جالب اینجاعه که فقط یه نفرشون کفشش سفید بود
من ^-^
اون دخترا °^° (دارنبا دقت به پایین نگاه میکنن)
اون دختره که کفشاش سفید بود +-+(خر ذوق شده بود شدید)
دوستام که قیافشون قابل وصف نمیباشد...
فرداش دوباره همون دخترارو دیدیم همه کفشه سفید پوشیده بودن
کمبوده شوهر بیداد میکنه بیداد
۹۳/۰۸/۲۶