جدید68
جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ
رفتم نشستم پیش بابام دست انداختم دور گردنش و خلاصه یه جو صمیمانه درست کردم گفتم باباجووون..گفت جووون که میگی یه چیزی میخوای چی میخوای؟؟!!گفتم با اجازتون میخوام زن بگیرم..دیدم یه نگاهی انداخت بهم و گفت یه شرط داره؟؟گفتم چشم چه شرطی؟؟گفت به شرطی که فافا بخری یه دونه هم واسه بابا بخری مرتیکه مگه لواشکه پاشو از جلو چشام!!!
۹۳/۰۹/۰۷