خاطرات خنده دار 0025
پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۱ ب.ظ
بـچـه کـه بـودم هـروقـت مـی رفـتـم آپـارتـمـان عـمـه م ایـنـا چنـد
دقــیـقـه زل مـی زدم بـه چـراغـهـای راه پـلـه شـون بـعـد خـامـوش
مـیـــشـد....
تـا هـفـتـه پـیـش فـکـر مـی کردم یـه قـدرت خـاص دارم , وقـتـی فـهـمـیـدم تـایـمـر داره کـمـرم شـکـسـت!!!
خـداااااااااااا میـشـنوی صـدااامـو??? >_<
۹۳/۰۴/۰۵