خاطرات خنده دار

خاطرات خنده دار

بِــــــــــــــــسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزيز از امروز به بعد هر سري وبلاگ به 20 پست بروز رساني خواهد شد.... اگر كساني هستن كه خاطرات خنده دار دارن در قسمت نظرات به صورت عمومي بفرستن من براشون پست ميكنم
به وبلاگ خنده خوش اومدین،،،مطلب رو جمع آوری کردم پس صددرصد برای خودم نیست،،، امیدوارم فقط اینجا بخندیدن
سلام دوستان اين بنراي كه در قسمت پايين نوشتاري قرار داره با كليك كردن بر روي اون ها ميتونيد بريد داخل سايتشون يا از لينكدوني ادرسشونو بگيرد.....حتما به كليك سوتي و كليك چت سر بزنيد
به وبلاگ امیر 70 خوش اومدین
دوستانی که دوست دارن تبادل لینک کنن... همین ادرس را به اسم خاطرات خنده دار لینک کنن و در نظرات ادرس وب بدن منم لبنک کنم
دوستان عزیز این وبلاگ به روز رسانی شده ... امیدوارم از مطالب خوشون بیاد...لطفا نظر و لایک فراموش نشه
چت روم کلیک چت

خاطرات خنده دار0037

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۳ ق.ظ

امروز بابام بعد از دو سه سال برا خودش لباس خرید :((((
اوخی مثل بچه کوشولو ها یه شوق‎ ‎و ذوقی میکرد ^_^
اومد جلو من و آبجی کوشولو یه قری به موهاش داد به افق های دور دست خیره شد گف : شطولم ؟؟
من : woooow‏ شدی برات پیت ,خوجگل مجگل موش بخوردت ^_^
اوخی گونه هاش قرمز شد گف : دخترم بابات برات پیت شده ؟؟
آبجیم : بابالی اعتماد به نفست رو الاغ داشت سلطان جنگل میشد @@
من : خخخخ
بابام : امیر تو این چیزارو یادش دادی ی ی ی ی افتاد دنبالم پاشو انداخت جلو پام که بیفتم , شرررررر خخخخ خشتکش پاره شد ,منم گریختم
الانم تو پارک بهش زنگ زدم گفتم : اوخی کوشولو عیب نداله میبلم بلات میدوزمش , نچ نچ نچ یه حرفای بدی زد ^_^ بی تلبیت

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۹
Amir70

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی