خاطرات خنده دار

خاطرات خنده دار

بِــــــــــــــــسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزيز از امروز به بعد هر سري وبلاگ به 20 پست بروز رساني خواهد شد.... اگر كساني هستن كه خاطرات خنده دار دارن در قسمت نظرات به صورت عمومي بفرستن من براشون پست ميكنم
به وبلاگ خنده خوش اومدین،،،مطلب رو جمع آوری کردم پس صددرصد برای خودم نیست،،، امیدوارم فقط اینجا بخندیدن
سلام دوستان اين بنراي كه در قسمت پايين نوشتاري قرار داره با كليك كردن بر روي اون ها ميتونيد بريد داخل سايتشون يا از لينكدوني ادرسشونو بگيرد.....حتما به كليك سوتي و كليك چت سر بزنيد
به وبلاگ امیر 70 خوش اومدین
دوستانی که دوست دارن تبادل لینک کنن... همین ادرس را به اسم خاطرات خنده دار لینک کنن و در نظرات ادرس وب بدن منم لبنک کنم
دوستان عزیز این وبلاگ به روز رسانی شده ... امیدوارم از مطالب خوشون بیاد...لطفا نظر و لایک فراموش نشه
چت روم کلیک چت

خاطرات خنده دار0050

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۸ ق.ظ

وقتی بچه بودم روز تاسوعا عاشورا بود که مامانم نذری درست کرده بود و به من گفت برو اینا رد و

بین همسایه ها پخش کن منم 5سالم بود که یه دفعه عمم بهم گفت امیر تپلی؟

من:بله عمه جون

عمم:میدونی امروز چه روزیه

من :نه نمیدونم عمه

عمم:امروز امام حسین و خانوادشو یزید و شمر میکشن

منم بعد کلی گریه رقتم شروع کردم نذری پخش کردن دقیقا 23تا خونه بود هرکی درخونشو

بازمیکرد نذری بگیره بایه لبخند ژکوند بهم میگفت قبول باشه پسر خوب منم میگفتم کوفتتون بشه

امروز امام حسین و خانوادش گشنه و تشنه میمیرن اونوقت تو داری غذای مفت میخوری فقط

نمیدونم فردای اون روز چرا مامانم دعوام کرد

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۸
Amir70

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی