خاطرات خنده دار0056
چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ق.ظ
اغا ما ی برادر زاده داشتیم نزدیک 2 سالش بود ما اومدیم به این توف کردنو
یاددادیم ی بار داشتم
باهش شوخی میکردم حوصلش سر رفت ی تف انداخت تو صورتم
هیچی دیگه از اون موقه تاحالا
اصلا باهش شوخی نمی کنم
۹۳/۰۴/۱۸