خاطرات خنده دار0083
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۰۳ ق.ظ
کیلیپس سارا تو گلبول های سفیدت
دیشب نصفه شب ماها ( همسر آیندم ) بهم اس داد
منم با یه قیافه اینجوری ----____---- ب زور گوشیمو پیدا کردم
حالا ساعت چنده ؟؟ 2:57 دقیقه
فک میکنید چی نوشته بود ؟؟؟ نوشته بود :
" تــو کــه بــا عــشــوه گــری , از هــمــه دل مــیـبــری , مـنـو شــیـدا مــیــکــنــی , چــرا نــمــیــرقــصـی؟دقــیــقــا مــشــکـلــت چــیــه ؟؟
و ناگهان من سرمو به دیفار کوبیدم تا دیگه اس های نصفه شب رو نخونم
به جانه مادرم این دخترا دیونن
داداش حسین یه بشکه اسید بیار من خودمو بکشم
۹۳/۰۵/۰۷