خاطرات خنده دار

خاطرات خنده دار

بِــــــــــــــــسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزيز از امروز به بعد هر سري وبلاگ به 20 پست بروز رساني خواهد شد.... اگر كساني هستن كه خاطرات خنده دار دارن در قسمت نظرات به صورت عمومي بفرستن من براشون پست ميكنم
به وبلاگ خنده خوش اومدین،،،مطلب رو جمع آوری کردم پس صددرصد برای خودم نیست،،، امیدوارم فقط اینجا بخندیدن
سلام دوستان اين بنراي كه در قسمت پايين نوشتاري قرار داره با كليك كردن بر روي اون ها ميتونيد بريد داخل سايتشون يا از لينكدوني ادرسشونو بگيرد.....حتما به كليك سوتي و كليك چت سر بزنيد
به وبلاگ امیر 70 خوش اومدین
دوستانی که دوست دارن تبادل لینک کنن... همین ادرس را به اسم خاطرات خنده دار لینک کنن و در نظرات ادرس وب بدن منم لبنک کنم
دوستان عزیز این وبلاگ به روز رسانی شده ... امیدوارم از مطالب خوشون بیاد...لطفا نظر و لایک فراموش نشه
چت روم کلیک چت

خاطرات خنده دار0100

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۵۹ ب.ظ

امروز داشتم کلیپای صوتی گوشیم رو گوش میدادم با یکیش خیلی حال کردم ، با خودم گفتم حتما بایس اجراش کنم ^_^
زنگ زدم خونه مامان بابا بزرگ
بابا بزرگم : الو الووو بفرمایید 
من : سلام علیکم از کلانتری زنگ میزنم ؟
بابا بزرگم : کفتری ؟ نا آقا ما کفتر نمیخوایم :((((
من : ‏0‎_o‏ نه پدر من ، از کلانتری زنگ میزنم ، از اداره برق شکایتتون کردن
بابا بزرگم : برا چی ؟ آقا ما پول برقمون رو دادیم 
من : در حال جویدن گوشی ، پدر جان از اداره برق شکایتتون کردن که بچتون اومده پای تیر برق ر ی د ه یا بیاید جمش کنید یا باید پای بچتون ب ر ی ن ی م
بابا بزرگم : 0‎_o‏ آقا ما بچه هامون بزرگن پای تیر برق ن م ی ری ن ن
من : خخخخخ مگه شما آقا وحید نیستید ( اسم عموم ) اسم بچتون هم محسن ( پسر عموم ) نیست ؟
بابا بزرگم : نه آقا شما با پسرم کار دارید 
من : ینی آقا وحید بچتونن محسن هم نوتونه ؟
بابا بزرگم : بله آقا 
من : آقا من شرمندم ، پس بهشون زنگ بزنید بهشون اطلاع بدید
بابا بزرگم : چشم چشم
پنج دقیقه بعد گوشی بابام زنگ خورد
بابا بزرگم : وحید وحید
بابام : سلام بابا شماره منو گرفتی
بابا بزرگم : ا تویی بچه زنگ بزن داداشت بش بگو اداره برق شکایتشون کرده که بچشون پای تیر برق ری د ه ، اگر نرن جمش کنن رئیس اداره برق میره پای بچشون میرینه 
بابام : پدر من این حرفا چیه ؟ سرکارت گذاشتن
بابا بزرگم : غلط نکن گوساله ، میگم زن بزن داداشت ، داداشتت خودشم همیشه پای تیر برق میرید ،خدافظ
بابام : امیر ر ر ر ر کار تو بود
من :‎ ‎‎^‎‎_‎‎^ ‎

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۲
Amir70

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی