خاطرات خنده دار0142
شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۷ ق.ظ
یه بارم ما جو گیر شدیمو قبل سفرمون
رفتیم رو در روی مادر وایستادمو با صدای بلند گفتم :
"" منو حالا نوازش کن! که این فرصت نره از دست!
شاید این آخرین باره! که این احساس زیبا هست! ""
چنان نوازشی کرد که هنوز ک هنوزه صداش توی گوشم میپیچه :|
خدایا این مادران دل سوز رو از ما نگیر O_o
۹۳/۰۵/۲۵