خاطرات 33
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۲۸ ب.ظ
عرض کنم که سال سوم هنرستان بودیم با چند تا از بچه ها جلو در هنرستان واساده بودیم که 2 تا دختر دبیرستانی اومدن که از کنار ما رد شن که یکی از بچه ها خوشمزگی کرد و بقیه هم زدن زیر خنده،دختره هم بی اعصاب با پاره آجور که معلوم نبود از کجا پیدا کرد زد شیشه ی یکی از کلاسارو ریخت پایین :| ما هم کلا هنگیدیم :| جالب اینجاس علاوه بر 3روز اخراج پول شیشه از جیب ما رفت :|
۹۳/۰۶/۲۵