خاطرات 9
شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۳۶ ب.ظ
پدرم داشت دنباله مرغمون میدویید یهو تا دولا شد که بگیرتش
زاررررررررررررررررررررت گوزید
بابام گفت: ای بابا ... اینو میگیری اون یکی در میره
۹۳/۰۶/۰۸
پدرم داشت دنباله مرغمون میدویید یهو تا دولا شد که بگیرتش
زاررررررررررررررررررررت گوزید
بابام گفت: ای بابا ... اینو میگیری اون یکی در میره