خاطره ندا خاونم
يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۴ ب.ظ
یه شب با عموم اینا رفته بودیم ساحلی (آره اهوازیم) ، بعد منو دختر عموم رفتیم قسمتی که وسیله چوبی داره سوار کشتی شدیم
موقعی که خواستیم از کشتی بیایم پایین پاشنه کفشم گیر کرد به پله و با صورت خوردم زمین و کتلت شدم
ملت پوکیدن از خنده
یه اکیپ از پسرا شروع کردن به خوندن: دختر نرو بالا یار بالا میفتی نرو بالا یار بالا
داشتم از خجالت ذوب میشدم به سرعت برق از صحنه متواری شدم
۹۳/۰۹/۰۹